اوضاع اما به همان شکل که تندر فکر می کرد نبود. چون فردای آن روز، چشم خونی ده گاو را به عنوان گروه ضد شورش به سراغ شیبا فرستاد. به سرپرست گروه که قویدل بود؛ گفته بود که به شیبا می گویی که یا باید تسلیم بشود یا این که با او و افرادش می جنگی و اگر لازم شد آنها را می کشی!
وقتی که گروه ضد شورش شیبا و دوستانش را پیدا کردند، سرپرست گروه حرف های چشم خونی را به شیبا گفت.