شعر شمارهٔ ۱ از رودکی، شاعر نامدار ایرانی، به بررسی عمیق و فلسفی مفهوم دوستی و عشق در زندگی انسان میپردازد. در این شعر، شاعر با بیان احساسات خود نسبت به دوستی و جدایی، به وضوح نشان میدهد که چگونه عشق و ارتباطات انسانی میتوانند حتی در آستانهٔ مرگ نیز معنا و اهمیت خود را حفظ کنند. او با نگاهی عمیق به مسألهٔ مرگ و فقدان، به این نکته اشاره میکند که آثار و یادگارهای عشق و دوستی، فراتر از زمان و مکان، در دل انسانها باقی میماند. با استفاده از تصاویری شاعرانه و زبانی پرمغز، رودکی به ما یادآوری میکند که دوستی و عشق نه تنها در زندگی، بلکه در مرگ نیز میتواند ادامه یابد و در یادها و آثار انسانها جاودانه بماند. این شعر، به عنوان یک اثر ادبی غنی، ما را به تفکر دربارهٔ ارزشهای انسانی و معنای واقعی دوستی و عشق در زندگی دعوت میکند.
شمارهٔ ۱
گر من این دوستی تو ببرم تا لب گور
بزنم نعره ولیکن ز تو بینم هنرا
اثر میر نخواهم که بماند به جهان
میر خواهم که بماند به جهان در اثرا
هر که را رفت، همی باید رفته شمری
هر که را مرد، همی باید مرده شمرا
رودکی