کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۶ اسفند ۰۳، ۰۵:۰۲ - ناشناس
    ok

۱۱۲ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

داستان “جوجه‌اردک زشت”: سفر به سوی خودشناسی و پذیرش

جوجه‌اردک زشت (The Ugly Duckling) یکی از داستان‌های کلاسیک هانس کریستیان آندرسن است که به زیبایی به موضوعاتی چون خودشناسی، پذیرش و زیبایی درونی می‌پردازد. این داستان با روایت سفر یک جوجه‌اردک از زشتی و تنهایی به زیبایی و پذیرش در جامعه، پیام‌های عمیق انسانی را منتقل می‌کند.

خلاصه داستان

داستان با بیرون آمدن تخم‌های اردک مادر آغاز می‌شود. در میان جوجه‌ها، یک جوجه‌اردک به وضوح از سایرین متفاوت است. او بزرگ‌تر و زشت‌تر از بقیه جوجه‌ها به نظر می‌رسد و به همین دلیل به شدت مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. سایر حیوانات به او طعنه می‌زنند و او را به عنوان موجودی زشت و بی‌فایده می‌شناسند. این آزار و اذیت‌ها باعث می‌شود که جوجه‌اردک احساس تنهایی و ناامیدی کند.

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

گرگ و روباهی دوست بودند. روباه با زیرکی و هوش خود شکارها را پیدا می‌کرد و گرگ با قدرت و چنگال تیزش آنها را شکار می‌نمود. اما یک بار روزگار بدی به آن‌ها روی آورد و به مدت چند روز شکاری نیافتند. برای جستجوی بهتر، تصمیم گرفتند هر کدام به سوی جداگانه‌ای بروند و اگر چیزی پیدا کردند به دیگری خبر دهند.

گرگ به طور اتفاقی لانه‌ای از مرغ پیدا کرد و با شتاب خود به روباه خبر داد که شکار یافته است. روباه خوشحال شد و پرسید: "چه پیدا کرده‌ای که اینقدر خوشحال شدی؟ جایش کجاست؟" گرگ جواب داد: "دنبالم بیا تا نشانت بدهم." آنها به سمت خانه‌ای رفتند که حیاط بزرگی داشت و مرغدانی در گوشه‌ای از آن قرار داشت.

گرگ ایستاد و به روباه گفت: "این هم شکار من است، برو داخل و ببین چه کاری می‌کنی." روباه که بسیار گرسنه بود، با شتاب به درون حیاط رفت و خود را به مرغدانی نزدیک کرد. او در گوشه‌ای پنهان شد تا فرصت مناسبی پیدا کند تا به یکی از مرغ‌ها حمله کند و بگریزد.

  • بهرام بهرامی حصاری

آمارگیر وبلاگ