s غزل معاصر: چند سالی است که تکلیف دلم روشن نیست! - عبدالجبار کاکایی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

چند سالی‌ست که تکلیف دلم روشن نیست!
جا به اندازه تنهایی من در من نیست!

چشم می‌دوزم در چشم رفیقانی که
عشق در باورشان قد سر سوزن نیست!

دست برداشتم از عشق که هر دست سلام
لمس آرامش سردی ست که در آهن نیست!

حس بی قاعده عقل و جنون با من بود
درک این حال به هم ریخته تقریبا نیست!

سال ها بود ازین فاصله می‌ترسیدم
که به کوتاهی دل کندن و دل بستن نیست!

رفتم از دست و به آغوش خودم برگشتم
جا به اندازه تنهایی من در من نیست!

عبدالجبار کاکائی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی