فرستادگان چشم خونی، به غار شیر رفتند و ابتدا می ترسیدند که وارد غار بشوند. ابتدا نعل آتشین با احتیاط شدید وارد غار شد و وقتی شیر را در حالت نیمه جان دید، بقیه حیوانات هم دل و جرات پیدا کردند و وارد غار شدند. آنها ابتدا دلشان به حال شیر سوخت چون ضعیف تر از آن بود که حتی بتواند راه برود چه برسد به مبارزه. ولی از ترس چشم خونی، فقط دستور او را اجرا کردند و به شیر اعلان کردند که اگر تا عصر به مبارزه با چشم خونی مقابل چشم حیوانات تن ندهد، چشم خونی به طور رسمی سلطان جنگل خواهد شد.
- خانه
- از بس که ریا دیده ام از طوطی و طاووس!
- راهنمای سایت
- تماس با من
- فهرست اسامی حیوانات
- فهرست نام های گل های آپارتمانی
- فهرست نام درختان
- مطالب جالب
- روانشناسی (Psychology)
- جامعهشناسی (Sociology)
- ریاضی (Mathematics)
- فیزیک (Physics)
- شیمی (Chemistry)
- زمینشناسی (Geology)
- جغرافیا (Geography)
- تاریخ (History)
- هنر (Art)
- ادبیات (Literature)
- شعر (Poetry)
- زبان (Language)
- فهرست نام کشورها
- تکامل (Evolution)
- غزل معاصر
- موسیقی (Music)
- سینما (Cinema)
- ورزش (Sport)