ضربالمثلهای فارسی، گنجینهای از حکمتهای شفاهی هستند که بهطور سنتی در زندگی روزمره مردم استفاده میشوند. این ضربالمثلها نهتنها بازتابدهنده فرهنگ و تاریخ مردم ایراناند، بلکه به شیوهای جالب و خلاقانه مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را به نسلهای مختلف منتقل کردهاند. یکی از منابع جذاب و پررمز و راز این ضربالمثلها، دنیای حشرات است. حشرات، بهعنوان موجوداتی کوچک و بهظاهر بیاهمیت، در فرهنگ عامه فارسی به نمادهایی از ویژگیهای انسانی، مثل تلاش، زیرکی، تنبلی، و حتی تقدیر تبدیل شدهاند. در این مطلب قصد داریم به بررسی ضربالمثلهایی بپردازیم که در آنها از حشرات بهعنوان نماد و ابزار بیان مفاهیم مختلف استفاده شده است. این ضربالمثلها نهتنها نشاندهنده ارتباط نزدیک انسانها با طبیعتاند، بلکه بخشی از زبان و ادب فارسی را شکل دادهاند که در درک بهتر روابط اجتماعی و فرهنگی به ما کمک میکند.
جیبش تار عنکبوت بسته
در جیبش را تار عنکبوت گرفته است
دهنه جیبش را تار عنکبوت گرفته
سوسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله
مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه
این دغل دوستان که می بینی - مگسانند گرد شیرینی
چه شکرهاست در این شهر که قانع شده اند - شاهبازان طریقت به مقام مگسی (حافظ)
مگس پراندن (کنایه از بیکار بودن)
خاله سوسکه به بچه اش میگه : قربون دست و پای بلوریت
سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت : قربون دست و پای بلوریت
پشه را در هوا نعل کردن.
پشه چی باشه که کله پاچش چی باشه؟
خواهر شوهر، عقرب زیر فرشه
در جهنم عقربی هست که از دستش به مار غاشیه پناه میبرند
نیش عقرب نه از ره کین است --- اقتضای طبیتش این است
مثل عقرب جرّاره بودن.
زبون نیست که نیش عقربه!
به کک بنده که رقاص خداست
ککش هم نمی گزه!
در خانه مور، شبنمی طوفانست
موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را