s بهترین شعر معاصر ایران: غزلی از حسین جنتی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

سخت،در اندیشه ی این بی بهاری مانده ام
باغبان درپیش و من در شرمساری مانده ام

شادی ام با دیگران است و غمم سهم خودم
باغ انگورم که در دردِ خماری مانده ام

من همان زخمم که بر جان درختان کهن
از ملاقات تبرها یادگاری مانده ام

نوشدارویی نمی بینم دوای درد خویش
همچنان در دشت با صدزخم کاری مانده ام

میشمارم بخت های نامراد خویش را
مثل بیداران به کارِشب شماری مانده ام

برنمی خیزند مردانی که بر می خاستند
جادۀ فتحم به درد بی غباری مانده ام

گرچه از اسب اوفتادم ، پیش چشم دوستان
همچنان بر اصل خود با استواری مانده ام
حسین جنتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی