فصل اول : شیبای دیوانه
در جنگل، تحولات بزرگی در حال رخ دادن بود که منشاء تمام این تحولات غزالی به نام شیبا بود. ویژگی شیبا این بود که هر روز و دائماً در حال دویدن بود. او می دوید و می دوید و از دویدن خسته نمیشد. وقتی حیوانات جنگل از او می پرسیدند که چرا اینقدر می دوی؟ او هم همیشه در جواب می گفت : می خواهم حیوانات شکارچی را از جنگل بیرون کنم!
با شنیدن این پاسخ بسیاری از حیوانات به او می خندیدند. فکر می کردند که شیبا عقلش را از دست داده است و خیالبافی می کند. به همین خاطر اسم او را شیبای دیوانه گذاشتند. حیوانات به همدیگر می گفتند: آخر چگونه می شود که با دویدن، حیوانات شکارچی را از جنگل بیرون کرد؟