گرگ یالدار (Maned wolf)، بزرگترین گونهٔ سگسانان در آمریکای جنوبی است. این گونه از گرگها به عنوان یک حیوان همهچیزخوار شناخته میشود، به این معنی که رژیم غذایی آن شامل مواد گیاهی و جانوری است. گرگ یالدار برای شکار حیوانات کوچک و متوسط تخصص دارد و در جستجوی طعمههایی مانند پستانداران کوچک (اغلب جوندگان و خرگوشها)، پرندگان و تخمهایشان، خزندگان، ماهیها، گاستروپودها (نرمتنان زمینی) و حشرات میباشد.
در حالی که این گرگ به شکار حیوانات علاقهمند است، بخش زیادی از رژیم غذایی آن (بیش از 50% طبق برخی مطالعات) شامل مواد گیاهی همچون نیشکر، پیاز، ریشهها و میوهها میشود. این موضوع نشان میدهد که گرگ یالدار قادر است در کنار شکار، از منابع گیاهی نیز بهرهبرداری کند.
محل سکونت این گونه معمولاً محیطهای باز و نیمهباز، به ویژه چمنزارها است که در این مناطق راحتتر میتواند به منابع غذایی مختلف دسترسی پیدا کند.
گرگ یالدار از نظر ظاهری شباهتهایی به روباه قرمز دارد، اما باید توجه داشت که این دو جانور از دستههای مختلفی هستند. اندازه این گرگها در حالت بالغ بین ۶۷ تا ۱۰۷ سانتیمتر است که بسته به شرایط و جنسیت ممکن است کمی تفاوت داشته باشد.
در مجموع، گرگ یالدار یکی از گونههای جذاب و منحصر به فرد سگسانان در آمریکای جنوبی است که به دلیل عادات غذایی متنوع و تطابقهای زیستی خود در محیطهای مختلف، نقش مهمی در اکوسیستمهای منطقه دارد.
ریشهشناسی
اصطلاح "گرگ یالدار" به یال در ناحیه گردن اشاره دارد. در زبان گوارانی این حیوان محلی به نام "آگوارا گوازو" (به معنای "روباه بزرگ") شناخته میشود، در زبان توبا قوم به نام "کالاک" و در پرتغالی به نام "لوبو-گوارا" و در اسپانیایی به نامهای "لوبو د کرین"، "لوبو د لوس استروس" یا "لوبو کولاورادو" شناخته میشود. واژه "لوبو" به معنی "گرگ" از لاتین "لوس" گرفته شده است. واژههای "گوارا" و "آگوارا" از زبان توپی-گوارانی "آگوآرا" به معنای "در کنار پشم" نشأت گرفته است. این حیوان در بولیوی به نام "بوروتچی" نیز شناخته میشود.
طبقهبندی
اگرچه گرگ یالدار ویژگیهای زیادی مشابه با روباهها دارد، اما ارتباط نزدیکی با آنها ندارد. این حیوان فاقد مردمک بیضیشکل است که بهطور مشخص در روباهها دیده میشود. رابطه تکاملی گرگ یالدار با سایر اعضای خانواده سگسانان آن را به یک حیوان منحصر به فرد تبدیل کرده است.
مطالعات الکتروفورز هیچ ارتباطی بین "کریسوسایون" (نام علمی گرگ یالدار) و سایر سگسانان زندهای که مورد مطالعه قرار گرفتهاند، نشان نداد. یکی از نتایج این مطالعه این است که گرگ یالدار تنها گونه از سگسانان بزرگ آمریکای جنوبی است که از انقراض اواخر دوره پلیستوسن جان سالم به در برده است. فسیلهای گرگ یالدار از دوره هولوسن و پلیستوسن اواخر از نواحی مرتفع برزیل استخراج شده است.
مطالعهای در سال 2003 بر روی آناتومی مغزی چندین گونه سگسان، گرگ یالدار را در کنار گرگ جزایر فالکلند و روباههای غیرواقعی از جنس "پسویدالوپکس" قرار داد. یک مطالعه دیگر که بر اساس شواهد DNA انجام شد، نشان داد که جنس منقرضشده "دوسیکایون"، که شامل گرگ جزایر فالکلند و گونههای مربوط به آن در سرزمین اصلی میشود، نزدیکترین گونه به گرگ یالدار در زمانهای تاریخی بوده است و حدود هفت میلیون سال پیش از یک نیای مشترک با این جنس برخوردار بوده است. مطالعهای در سال 2015 نشان داد که در گرگهای یالدار، نشانههای ژنتیکی وجود دارد که نشاندهنده گسترش جمعیت بهدنبال انقباض آنها در دورههای بینگلیاسیون پلیستوسن حدود 24,000 سال پیش است.