من به برخوردی خیابانی به آن یارم خوشم!
من همین را دارم و با آنچه که دارم خوشم!
✔
موسقی برد و در آن عالم سرکارم گذاشت!
دوستش دارم! و از این که سر کارم! خوشم.
✔
یک حواس آهنی می خواست شرط زندگی!
مال آدم آهنی ها! من به این تارم خوشم.
✔
هر دری را می زنم دیوار در وا می کند!
من به این بر در زدن هایم به دیوارم خوشم!
✔
اینکه بعضی وقت ها در کوچه می بینم تو را
از وجود کوچکی که در جهان دارم خوشم!
✔
من به یاد برکه ی قوها و نیلوفرها که تو
نقشه ی رفتن به آنجایی در افکارم خوشم!
✔
یاد من باشد در این دنیا به گلدانی غزل
و همین نیلوفر سبزی که می کارم خوشم!
بهرام بهرامی حصاری
- ۰۳/۰۸/۳۰