s شعر خاطرات از کتاب اسیر فروغ فرخزاد :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

خاطرات 
باز در چهرهٔ خاموش خیال

خنده زد چشم گناه آموزت

♥️
باز من ماندم و در غربت دل

حسرت بوسهٔ هستی سوزت

♥️♥️♥️
باز من ماندم و یک مشت هوس

باز من ماندم و یک مشت امید

♥️

یاد آن پرتو سوزندهٔ عشق

که ز چشمت به دل من تابید

♥️♥️♥️
باز در خلوت من دست خیال

صورت شاد تو را نقش نمود

♥️
بر لبانت هوس مستی ریخت

در نگاهت عطش طوفان بود

♥️♥️♥️
یاد آن شب که تو را دیدم و گفت

دل من با دلت افسانهٔ عشق

♥️
چشم من دید در آن چشم سیاه

نگهی تشنه و دیوانهٔ عشق

♥️♥️♥️
یاد آن بوسه که هنگام وداع

 بر لبم شعلهٔ حسرت افروخت

♥️
یاد آن خندهٔ بیرنگ و خموش

 که سراپای وجودم را سوخت

♥️♥️♥️
رفتی و در دل من ماند به جای

عشقی آلوده به نومیدی و درد

♥️
نگهی گمشده در پردهٔ اشک

حسرتی یخ زده در خندهٔ سرد

♥️♥️♥️
آه اگر باز بسویم آیی

دیگر از کف ندهم آسانت

♥️
ترسم این شعلهٔ سوزندهٔ عشق

آخر آتش فکند بر جانت
 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی