s شعری ماندگار از سیف برغانی: هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

شعر “هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد” اثر سیف برغانی، یکی از نمونه‌های بارز ادبیات فارسی است که با عمق فلسفی و زیبایی بی‌نظیرش، مخاطب را به تفکر و تأمل در مورد گذر زمان و ناپایداری زندگی دعوت می‌کند. این شعر، با زبانی ساده اما پرمعنا، به بررسی چالش‌ها و مصائب انسانی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه قدرت، زیبایی و حتی زندگی در نهایت به زوال می‌رسند.

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد،

هم رونق زمان شما نیز بگذرد.

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب،

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد.

باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد.

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام،

بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد.

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز،

این تیزی سنان شما نیز بگذرد.

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد،

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد.

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت،

این عوعو سگان شما نیز بگذرد.

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست،

گرد سم خران شما نیز بگذرد.

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکشت،

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد.

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت،

ناچار کاروان شما نیز بگذرد.

ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن،

تأثیر اختران شما نیز بگذرد.

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید،

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد.

بیش از دو روز بود از آن دگر کسان،

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد.

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم،

تا سختی کمان شما نیز بگذرد.

در باغ دولت دگران بود مدتی،

این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد.

آبی‌ست ایستاده در این خانه مال و جاه،

این آب ناروان شما نیز بگذرد.

ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع،

این گرگی شبان شما نیز بگذرد.

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست،

هم بر پیادگان شما نیز بگذرد.

ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف،

یک روز بر زبان شما نیز بگذرد.

سیف برغانی

نقد شعر: 

شعر “هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد” از سیف برغانی، اثری عمیق و پرمعناست که به بررسی گذر زمان، ناپایداری زندگی و سرنوشت انسان‌ها می‌پردازد. شاعر با تکرار عبارت “هم… نیز بگذرد”، به نوعی تأکید می‌کند که همه چیز در این جهان، از جمله قدرت، زیبایی، و حتی مرگ، در نهایت به زوال می‌رسند. این تکرار، حس ناامیدی و یأس را به خواننده القا می‌کند و یادآور این است که هیچ چیز در زندگی دائمی نیست.

در این شعر، برغانی با تصاویری قوی و استعاره‌های گوناگون، به توصیف واقعیت‌های تلخ زندگی می‌پردازد. برای مثال، “باد خزان نکبت ایام” و “آب اجل” به خوبی نشان‌دهنده‌ی تأثیرات منفی زمان و سرنوشت بر زندگی انسان‌ها هستند. او به وضوح از بیداد ظالمان و ناپایداری قدرت‌ها سخن می‌گوید و به نوعی به نقد اجتماعی و سیاسی اشاره می‌کند.

شاعر همچنین با بیان اینکه “این تیغتان چو نیزه برای ستم دراز” و “در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت”، به ظلم و ستم در جامعه اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که حتی بزرگترین قدرت‌ها و افتخارات نیز در نهایت به زوال می‌رسند. این نکته به عمق تأملات شاعر درباره‌ی عدالت و بی‌عدالتی در جامعه افزوده می‌شود.

در نهایت، با دعوت به دعا و امید به نیکی، شاعر به جستجوی معنای زندگی و ارزش‌های انسانی در دنیای پر از درد و رنج اشاره می‌کند. این ترکیب از ناامیدی و امید، عمق عاطفی و فلسفی شعر را افزایش می‌دهد و آن را به یک اثر ماندگار تبدیل می‌کند. شعر برغانی به ما یادآوری می‌کند که با وجود تمام چالش‌ها و مصائب، باید به ارزش‌های انسانی و نیکی در زندگی پایبند باشیم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی