رباعی شماره ی 176
گر کار فلک به عدل سنجیده بدی!
احوال فلک جمله پسندیده بدی!
ور عدل بدی! به کارها در گردون،
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی؟
رباعی شماره ی 176
گر کار فلک به عدل سنجیده بدی!
احوال فلک جمله پسندیده بدی!
ور عدل بدی! به کارها در گردون،
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی؟
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ :
هان کوزه گرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهاده! چه می پنداری؟
رباعیات خیام نیشابوری، شاعر و فیلسوف بزرگ ایرانی، در طول تاریخ به عنوان نماد تفکر عمیق و احساسات انسانی شناخته شدهاند. او در اشعارش به موضوعات مختلفی از جمله عشق، زندگی، مرگ و ناپایداری دنیا پرداخته است. رباعی شمارهٔ ۱۷۸ خیام به خوبی بیانگر فلسفهٔ زندگی و لذتجویی از لحظات حاضر است. در این شعر، خیام به زیبایی و فرخندگی عشق اشاره میکند و دعوت به شادی و سرمستی در برابر گذر زمان و ناپایداری دنیا میکند. او با زبانی ساده و در عین حال عمیق، ما را به اندیشیدن در مورد ارزش لحظات زندگی و لذت بردن از آنها ترغیب میکند.
متن شعر
هنگام صبوح ای صنم فرخ پی
برساز ترانهای و پیشآور می
کافکند بخاک صد هزاران جم و کی
این آمدن تیرمه و رفتن دی
معرفی و زندگینامه
عُمَر خَیّام نِیشابوری (غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (۴۴۰ – ۵۱۷ هجری قمری) یکی از بزرگترین شخصیتهای علمی و ادبی تاریخ ایران است. او در نیشابور به دنیا آمد و در دورهٔ سلجوقی به عنوان فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرا شناخته میشود. اگرچه خیام به خاطر دستاوردهای علمیاش، به ویژه در زمینهٔ ریاضیات و نجوم، شهرت دارد، اما آوازهٔ او بیشتر به دلیل رباعیاتش است که به زبانهای مختلف ترجمه شده و در سطح جهانی شناخته میشود. ترجمهٔ مشهور ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی، نقش مهمی در گسترش شهرت خیام در غرب ایفا کرده است.
دستاوردهای علمی
یکی از برجستهترین کارهای خیام، سرپرستی محاسبات گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک و در دورهٔ پادشاهی ملکشاه سلجوقی بود. خیام با دقتی بسیار بالا، گاهشمار جلالی را تنظیم کرد که به مراتب دقیقتر از تقویم میلادی است. او در ریاضیات، به ویژه در حل معادلات درجهٔ سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین ریاضیدانان تاریخ ثبت کرده است. خیام همچنین نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس ارائه داد که از مهمترین کارهای او به شمار میآید.
من بی می ناب زیستن نتوانم!
بی باده کشید بار تن نتوانم!
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید:
یک جام دگر بگیر و من نتوانم!
حکیم عمر خیام
آن قصر که جمشید درو جام گرفت!
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت!
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
خیام
مرغی دیدم نشسته بر باره ی طوس!
در پیش گرفته کله ی کیکاوس!
با کله همی می گفت: افسوس افسوس!
کو بانگ جرس ها و کجا ناله ی کوس!
رباعی از خیام نیشابوری
هنگام سپیده دم خروس سحری!
دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که نمودند در آیینه ی صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری!
حکیم عمر خیام
خیام اگر باده پرستی خوش باش!
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش!
چون عاقبت کار جهان نیستی است!
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش!
در کارگه کوزه گران رفتم دوش!
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش!
هر یک به زبان حال با من می گفت:
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش!