s نقد غزل پست مدرن مهدی فرجی: حتّی درست تا لب ریل قطار رفت‌! :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد غزل پست مدرن مهدی فرجی: حتّی درست تا لب ریل قطار رفت‌!» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حتّی درست تا لب ریل قطار رفت‌!
ترسید شاعرانه نمیرد، کنار رفت‌!

برگشت پشت پنجره‌ی خانه‌اش نشست‌
یک دور مثل باد دقیقه شمار رفت‌!

ـ من اینهمه مداد و ورق نفله کرده‌ام
در بیست و چند سال که بر یک مدار رفت‌!

تقویم را ورق زد دنبال بچگی‌ش
حتی سراغ آلبومش چند بار رفت‌!

لحظه به لحظه عقربه‌ها تندتر شدند
ساعت چهار آمد، ساعت چهار رفت‌!

حتی غروب آمد، حتی غروب رفت‌
حتی بهار آمد، حتی بهار رفت‌!

از صندلی بلند شد و مشت زد به میز
فرصت نشد قبول کند، زیر بار رفت!

فردا درست ساعت نه‌ ... روزنامه‌ها؛
یک شاعر روانی زیر قطار رفت!

اشعار مهدی فرجی

نقد این غزل پر معنا: 

شعر پست‌مدرن که به‌خوبی در این غزل از مهدی فرجی تجلی یافته، تجربه‌ای نو و پیچیده از بن‌بست ذهنی و روحی یک شاعر (که می تواند نماد انسان بخصوص انسان مدرن! باشد) را به تصویر می‌کشد. در این قطعه، فرجی از زبان شاعرِ خودکشی‌کننده‌ای سخن می‌گوید که بین واقعیت و خیال، گذشته و حال، حضور و غیاب در نوسان است. این نوع از نوشتار با سرشت پست‌مدرن خود، نه تنها از عواطفِ نمایشی و کلیشه‌ای فاصله می‌گیرد بلکه در جستجوی آن چیزی است که در آستانه فراموشی و حذف قرار دارد.

  • بهرام بهرامی حصاری