s شعر در مورد دگردیسی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر در مورد دگردیسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پیله شد پاره ولی پروانه ای در آن نبود!

کرم دقت کرد و چون پروانه ها چندان نبود!

زندگی را سر به سر جبر و ستم دید و سرود:

پس دگردیسی فریبی بیش در زندان نبود؟

کرم جامانده، شنید از طعنه ی پروانه ها

خواهش آزادی او از صمیم جان نبود!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

 مگسی از سر شادی و غرور.
از دل باغی می کرد عبور.

✔ ✔ ✔ 

گوشه ای دید که کرمی خود را
به جلو می کشد اما با زور.

✔ ✔ ✔ 

رفت و بالای سر کرم نشست
غرق در شهوت ابراز غرور.

✔ ✔ ✔ 

گفت : ای جثه ی مفلوک و حقیر
که در این منظره هستی کر و کور.

✔ ✔ ✔ 

هست دنیای تو یک برگ درخت
بی خبر مانده ای از عالم دور.

✔ ✔ ✔ 

هیچ دیدی که چه شکلی است جهان؟
از کجا می کنی این لحظه عبور؟

✔ ✔ ✔ 

مانده ام در دل تاریکی محض
کرده از ذهن تو یک فکر خطور؟

✔ ✔ ✔ 

می توانی که تصور بکنی
گر بگویم به تو سیب و انگور؟

✔ ✔ ✔ 

فرق امثال تو و من این است
فرق تاریکی مطلق و شعور.

✔ ✔ ✔ 

2
درد در چهره ی آن کرم دوید
لب او تلخ شد از اشکی شور.

✔ ✔ ✔ 

گفت: شاید که نمی بینم چیست
زنبق و برکه و ماه و زنبور.

✔ ✔ ✔ 

و از این شاخه که بر آن هستم
نشدم در همه ی عمرم دور.

✔ ✔ ✔ 

من نمی بینم اگر آنها را
معنی اش نیست ندارند حضور.

✔ ✔ ✔ 

کرمم اما همه را می فهمم
نیستم مرده ی افتاده به گور.

✔ ✔ ✔

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

پیدا نخواهد شد برای رفتن ات راهی رفیق!

وقتی رهایی را تو از، صیاد می خواهی رفیق!

 *

ضد تبر بودن حمایت از درخت و باغ نیست

باید علف ها را در آری از زمین گاهی رفیق!

 *

باشد دگردیسی چراغ راه و مهتابت شود

پروانه ها فمیده اند، که چیست آگاهی رفیق!

 *

رنگین کمان از انعکاس یک فداکاری شکفت

قبل از تولد مرده بود از فرط خودخواهی رفیق!

 *

در  دام های خیرخواهی صیادان نرو

هر جا نهنگی تیز دندان گشته با ماهی رفیق!

 *

باید نباشی که ببینی زندگی در مرگ بود

یا مرگ و آزادی و یا زندان گمراهی رفیق!

بهرام بهرامی حصاری

  • بهرام بهرامی حصاری