آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس!
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس!
✔✔
تخته ی دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشار توفانم بپرس!
✔✔
در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را می گویم از آیینه ی جانم بپرس!
✔✔
آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس!
✔✔
پرده در پرده همه خنیاگر عشق تو ام
شور و شوقم را از آوازی که می خوانم بپرس!
✔✔
در تب عشق تو می سوزد چراغ هستی ام
سوزشم را اینک از اشعار سوزانم بپرس!
✔✔
جز خیالت هیچ شمعی در شبستانم نسوخت
باری از شعر ار نپرسی از شبستانم بپرس!
حسین منزوی
نقد این غزل زیبا:
غزل حسین منزوی از زیبایی و عمق ویژهای برخوردار است و به خوبی به نمایش گذاشته شده که شامل مضامین عاشقانه و تأملات عمیق است. در نقد این غزل، به تحلیل محتوایی، زبانی و تکنیکی آن میپردازیم:
محتوا و معنا: