برادر! خــون تو از سینه ی من می زند بیرون
بمان در خانه ات ، جلاد گردن می زند بیرون
✔✔
سپر برداشتن را گازِ اشک آور نمی فهمد
زِرِه سودی ندارد ، تیر از تن می زند بیرون
✔✔
برادر! خــون تو از سینه ی من می زند بیرون
بمان در خانه ات ، جلاد گردن می زند بیرون
✔✔
سپر برداشتن را گازِ اشک آور نمی فهمد
زِرِه سودی ندارد ، تیر از تن می زند بیرون
✔✔
به اخمت خستگی در میرود، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
♥️♥️
همیشه دوستت دارم -به جان مادرم- اما -
تو از بس سادهای، خوش باوری، سوگند لازم نیست
♥️♥️
عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد
لیلی و مجنون قصهی شیرینتری دارد
هر دفعه از آن دفعه فال بهتری دارد
عاشق که باشی بیتهای محشری دارد
هر شاعری در سینهاش پیغمبری دارد
شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد ...
♥️♥️
بهمن صباغزاده