کلمات همقافیه نقش مهمی در زبان فارسی دارند و با ایجاد هماهنگی صوتی در شعر و نوشتار، به زیبایی و تاثیرگذاری آن میافزایند. در این مطلب، به بررسی کلمات همقافیه با واژگانی همچون "راه"، "چاه"، "ماه" و "آگاه" پرداخته و معانی آنها را بررسی خواهیم کرد.
1- راه. 2- چاه. 3- ماه. 4- آگاه. 5- خودخواه. 6- پناه. 7- پگاه. 8- شاه. 9- گناه. 10- نگاه. 11- کاه. 12- اشتباه. 13- درگاه. 14- گواه. 15- سیاه. 16- تباه. 17- آه. 18- پرتگاه. 19- کلاه. 20- همراه. 21- کوتاه. 22- دلخواه. 23- خواه. 24- خواه ناخواه. 25- بدخواه. 26- خاطرخواه. 27- ناخودآگاه. 28- جانکاه. 29- آنگاه. 30- بی گاه. 31- ناگاه. 32- زادگاه. 33- زادگاه. 34- دستگاه. 35- دستگاه. 36- کارگاه. 37- فرودگاه. 38- بارگاه. 39- رزمگاه. 40- اردوگاه. 41- افواه. 42- اکراه. 43- اله. 44- الله. 45- گیاه. 46- آبراه. 47- روباه. 48- روبه راه. 49- قاه قاه. 50- سپاه.
- راه: مسیر یا جادهای که برای عبور و مرور استفاده میشود.
- چاه: حفرهای در زمین که معمولاً برای استخراج آب یا منابع دیگر ایجاد میشود.
- ماه: سیارهای که به دور زمین میچرخد و در شب در آسمان قابل مشاهده است؛ همچنین به معنای ماههای سال هم استفاده میشود.
- آگاه: کسی که از چیزی باخبر است و اطلاعات دارد.
- خودخواه: فردی که فقط به خواستهها و منافع خود اهمیت میدهد و به دیگران توجهی ندارد.
- پناه: مکانی یا فردی که برای حفظ امنیت و راحتی به آن پناه میبریم.
- پگاه: صبحگاه یا اولین ساعات روشنایی روز.
- شاه: پادشاه یا فرمانروای یک سرزمین.
- گناه: عمل نادرست یا خلاف اصول اخلاقی و دینی.
- نگاه: عمل نگاه کردن یا مشاهده چیزی؛ همچنین به معنای دیدگاه یا نظر شخصی است.
- کاه: بخش سبک و نازک گیاهان که بعد از جدا شدن دانهها به دست میآید.
- اشتباه: عمل یا تصمیم نادرست یا خطای ذهنی.
- درگاه: درب یا ورودی یک مکان، به ویژه دروازه یا درب خانه.
- گواه: شاهد یا شخصی که در مورد واقعیتی شهادت میدهد.
- سیاه: رنگ تیره، مخالف سفید.
- تباه: نابود یا خراب شدن؛ از دست دادن ارزش یا کیفیت.
- آه: صدای ناله یا افسوس، معمولاً نشاندهنده ناراحتی یا غم.
- پرتگاه: دمنوش یا لبهای خطرناک که احتمال سقوط از آن وجود دارد.
- کلاه: پوشش سر که برای محافظت یا تزئین استفاده میشود.
- همراه: کسی که در مسیر یا فعالیتی با دیگری حضور دارد.
- کوتاه: چیزی که طول یا اندازه کمی دارد.
- دلخواه: چیزی که مطابق میل یا خواسته فرد باشد.
- خواه: خواسته یا میل شخصی.
- خواه ناخواه: به معنای اتفاقی که میافتد چه بخواهیم یا نخواهیم.
- بدخواه: کسی که قصد بدی یا آسیب رساندن به دیگران را دارد.
- خاطرخواه: کسی که به دیگری علاقه و توجه ویژهای دارد.
- ناخودآگاه: عمل یا حالتهایی که بدون اراده و آگاهی قبلی انجام میشوند.
- جانکاه: چیزی که بسیار سخت یا رنجآور باشد، یا موجب درد و رنج شود.
- آنگاه: آن زمان یا آن موقع.
- بی گاه: بیوقت، زمانی که ناآگاهانه یا غیرمنتظره اتفاق میافتد.
- ناگاه: به طور غیرمنتظره یا بیخبر.
- زادگاه: محل تولد فرد.
- زادگاه: همانند معنی قبلی.
- دستگاه: مجموعهای از ابزار یا وسایل که برای یک هدف خاص به کار میروند؛ همچنین به معنای سیستم یا سازوکار هم استفاده میشود.
- دستگاه: همانند معنی قبلی.
- کارگاه: مکانی که در آن کار یا تولیدی انجام میشود.
- فرودگاه: مکانی که هواپیماها در آن فرود میآیند یا از آنجا پرواز میکنند.
- بارگاه: مکان مقدس یا مکان سلطنتی، معمولاً به معنای دربار یا کاخ.
- رزمگاه: میدان جنگ یا محل نبرد.
- اردوگاه: مکانی که افراد برای اقامت موقت یا فعالیت خاص به آنجا میروند.
- افواه: جمع افواه به معنای سخنان و گفتارها.
- اکراه: اکراه به معنای ناخوشایندی یا اجبار به انجام کاری.
- اله: به معنای معبود یا خدا؛ اغلب در ترکیبهای دینی به کار میرود.
- الله: یکی از نامهای خدا در اسلام.
- گیاه: موجودات زندهای که معمولاً به صورت سبز و دارای برگ و ساقه هستند و فتوسنتز میکنند.
- آبراه: مسیر یا جادهای برای حرکت آب، معمولاً به معنای رودخانه یا کانال.
- روباه: یک نوع حیوان گوشتخوار از خانواده سگها.
- روبه راه: به معنای حرکت در مسیر درست یا شروع به راه رفتن.
- قاه قاه: صدای خنده بلند و پرطنین.
- سپاه: ارتش یا نیروی نظامی یک کشور.