شوره زار انتظار!
بر نمی خیزد از اینجا قهرمان!
با دو بال لک لک شعرم از اینجا می روم!
گور دسته جمعی یکجا نشینی پشت سر!
سرزمین قهرمان ها در مسیر پیش رو!
قهرمان : سنجاقکی که تا کنار چشمه رفت!
قهرمان: پروانه ای که روی یک زنبق نشست!
✔
چشمه ی من کو؟
زنبق من کو؟
من نمی ترسم از این گرما فقط
بی قراری می کنم!
تا به جشن برف و کوهستان بپیوندم!
✔
بعد وقتی که تابستان
با لباس زیر قرمز روی هر جنبده می خوابد!
لک لک شعرم مرا تا قطب خواهد برد!
✔
در مسیر خود چه خواهم دید؟
لاک پشت واقعیت را؟
روی مرجان خیال زرد؟
که درون خزه ی صحبت!
در پی یک دانه می گردد؟
✔
کاش من آن دانه باشم!
تا خودم را جای یک گنجشک بگذارم!
و تمام عمر دنبال خودم باشم!
بهرام بهرامی حصاری
- ۰۳/۰۷/۰۳