توماس رابرت مالتوس (Thomas Robert Malthus) یکی از برجستهترین اقتصاددانان و جمعیتشناسان قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بود که تأثیرات عمیقی بر توسعه علوم اقتصادی و جمعیتشناسی گذاشت. او در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۷۶۶ در انگلستان به دنیا آمد و در ۲۹ دسامبر ۱۸۳۴ درگذشت. مالتوس بیشتر به خاطر توسعه نظریه جمعیت و نظریه رانت شناخته میشود.
تحصیلات و حرفه علمی
مالتوس تحصیلات اولیه خود را در زمینه الهیات در دانشگاه کمبریج گذراند و پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۸۰۵، به استاد تاریخ و اقتصاد در کالج هال بیوری منصوب شد. این آغاز فعالیتهای علمی او بود که در آن زمان در میان افرادی که به تفسیر روابط اجتماعی و اقتصادی میپرداختند، مالتوس به عنوان یک متفکر پیشرو شناخته میشد.
نظریه جمعیت
مالتوس بهویژه بهخاطر نظریهاش در مورد جمعیت و منابع غذایی شناخته میشود. او در کتاب معروف خود، "رسالهای درباره اصول جمعیت" (Essay on the Principles of Population) که در سال ۱۷۹۸ منتشر کرد، ایدههای جدیدی در مورد رابطه بین رشد جمعیت و منابع غذایی مطرح کرد. بر اساس این نظریه، مالتوس بیان کرد که جمعیت بهطور تصاعد هندسی (یعنی دو برابر شدن در هر دوره ثابت زمانی) رشد میکند، در حالی که منابع غذایی تنها بهطور تصاعد حسابی (رشد آهستهتر) افزایش مییابند. این تفاوت سرعت در رشد جمعیت و تولید مواد غذایی به نظر او میتواند باعث بروز بحرانهایی مانند قحطی، جنگ و فقر شود، چرا که جمعیت در نهایت از منابع موجود پیشی خواهد گرفت.
مالتوس در کتاب خود همچنین اشاره کرد که عواملی همچون قحطی، بیماری، و جنگ میتوانند بهطور موقت جلوی رشد جمعیت را بگیرند و به تعادل مجدد بین جمعیت و منابع غذایی کمک کنند. اما این وضعیت نیز تنها بهطور موقت خواهد بود، چرا که جمعیت دوباره به سرعت افزایش مییابد و در نهایت باز هم با کمبود منابع مواجه خواهد شد.
نظریه رانت
یکی دیگر از دستاوردهای مالتوس، نظریه رانت (Rent Theory) بود که به تبیین چگونگی تقسیم منابع طبیعی و درآمدهای حاصل از زمین در اقتصاد میپرداخت. طبق این نظریه، وقتی زمینهای باکیفیت بهتر برای کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرند، درآمدهای حاصل از آن به عنوان رانت یا سود اضافی به زمینداران پرداخت میشود. در مقابل، زمینهای با کیفیت پایینتر برای تولید بیشتر نیاز به تکنولوژی و منابع اضافی دارند که موجب کاهش بازده میشود. این مفهوم بهویژه در تحلیلهای مربوط به توزیع درآمد در اقتصادهای کشاورزی اهمیت دارد.
تأثیرات و انتقادات
نظریههای مالتوس بهویژه در زمان خود با انتقادات و واکنشهای زیادی مواجه شد. برخی منتقدان او معتقد بودند که مالتوس بیش از حد به رشد تصاعدی جمعیت و مشکلات ناشی از آن تأکید کرده است و این امر میتواند موجب دیدگاهی بدبینانه نسبت به آینده شود. همچنین نظریه او در مورد محدودیت منابع غذایی نیز با پیشرفتهای کشاورزی و تکنولوژی در دورانهای بعدی به چالش کشیده شد.
با این حال، تأثیر مالتوس بر علم اقتصاد و جمعیتشناسی غیرقابل انکار است. نظریههای او مبنای بسیاری از پژوهشها در زمینههای مختلف اقتصادی، بهویژه در بحثهای مربوط به فقر، توسعه، و توزیع منابع قرار گرفت.
آثار و نوشتهها
کتاب "رسالهای درباره اصول جمعیت" (Essay on the Principles of Population) مهمترین اثر مالتوس است که به دو نسخه چاپی در سالهای ۱۷۹۸ و ۱۸۰۳ منتشر شد. علاوه بر این، مالتوس آثار دیگری نیز در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی نوشت، از جمله:
- پژوهش درباره طبیعت و پیشرفت بازده زمین
- بنیادهای اقتصادی سیاسی
- تعاریف اقتصاد سیاسی
این آثار علاوه بر تأثیرگذاری بر جمعیتشناسی، در توسعه نظریات اقتصادی و سیاسی نیز نقشی کلیدی داشتند.
تأثیرات
اثر عقاید مالتوس بر علوم طبیعی به اندازهای قوی بود که بر علوم اجتماعی تأثیر گذاشت. هر دو دانشمند بزرگ، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، به این موضوع اذعان داشتند که پیشرفت و تکامل نظریهٔ تکامل مدیون مالتوس هستند. آتش نظریات مالتوس هنوز هم فروکش نکرده و منازعات میان طرفداران و مخالفان او همچنان ادامه دارد. علیرغم افزایش تولیدات در قرن اخیر، صدها میلیون نفر در نواحی مختلف جهان، به ویژه در شرق دور، هنوز با مشکلاتی چون کمبود غذا، گرسنگی، سوءتغذیه، بیماری و عدم بهداشت دست و پنجه نرم میکنند. از این رو، مباحثی که مالتوس در اواخر قرن هجدهم مطرح کرد، برای دو سوم جمعیت جهان که در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی به سر میبرند، هنوز موضوعاتی حیاتی و قابلتأمل به شمار میآید. حتی منتقدانی که معتقدند برخی پیشبینیهای مالتوس به دلیل پیشرفتهایی که وی قادر به پیشبینی آنها نبود، بیاعتبار شده، به تأثیرات بزرگ عقاید او اذعان دارند.
نظریه رانت
یکی از دیدگاهها در مورد رانت، آن را به عنوان یکی از سودهای حاصل از مبادلات اقتصادی میداند، در حالی که دیدگاه دیگر آن را به عنوان سودی اضافی بر ارزش تولیدی در نظر میگیرد و عمدتاً آن را به مالکیت زمین یا منابع طبیعی مرتبط میسازد. نگاه اول، رانت را به عنوان یک پدیده طبیعی و مثبت در اقتصاد تلقی میکند، در حالی که نگاه دوم آن را منفی و مشابه با مفتخوری میداند. این اختلاف نظر در میان دو اقتصاددان برجسته آن دوران، یعنی مالتوس و دیوید ریکاردو، به مناظرهها و مکاتباتی منجر شد. جان استوارت میل بیشتر به دیدگاه ریکاردو تمایل داشت، در حالی که ویلیام بلیک طرفدار مالتوس بود. پس از مرگ ریکاردو، بسیاری از افراد مالتوس را در این مناظرات شکست خورده میدانستند و این موضوع باعث انزوای او شد. با این حال، مشکل اصلی در این بحثها به عدم وضوح در تعاریف اولیه و پایهای میان این دو اقتصاددان برمیگشت. هر دو آنها آدام اسمیت را به عنوان مرجع اصلی اقتصادی خود میشناختند و در بسیاری از اصول همنظر بودند، اما طولانی شدن این مناظرات عمدتاً به دلیل تفاوت در تعریف مفاهیم اصلی بود. این نگاه به مباحث اخیر در میان اقتصاددانان و پژوهشگران تاریخ اقتصاد رایج شده، اما در آن زمان چندان واضح نبود.
جایگاه
نقش برجستهٔ ربرت مالتوس این بود که مفاهیم جمعیتشناسی را وارد حوزهٔ علوم اجتماعی کرد. پس از تحقیقات مالتوس و بهویژه در قرن بیستم، این دیدگاه تقویت شد که جمعیت و اقتصاد ارتباط تنگاتنگی دارند و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بدون توجه به تغییرات و نوسانات جمعیتی قابلحل نیستند.
نتیجهگیری
توماس رابرت مالتوس با نظریههای خود در زمینه جمعیت، رانت، و اقتصاد سیاسی توانست تغییرات اساسی در نگرشهای اقتصادی و اجتماعی زمان خود ایجاد کند. اگرچه برخی از پیشبینیهای او در خصوص محدودیتهای منابع غذایی در مواجهه با رشد جمعیت با پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی به چالش کشیده شد، اما تأثیر او بر علوم اقتصادی و جمعیتشناسی همچنان بهطور گستردهای در نظر گرفته میشود.