هنر همواره به عنوان یکی از برجستهترین دستاوردهای تمدن بشری مورد ستایش قرار گرفته است. اما امروزه علم عصبشناسی (نوروساینس) نشان میدهد که تجربه هنر فراتر از یک لذت زیباییشناختی ساده است و میتواند ساختار و عملکرد مغز ما را به طرز چشمگیری تغییر دهد. این مقاله به بررسی دقیق و همهجانبه این تأثیرات شگفتانگیز میپردازد.
مغز هنرمند: تغییرات ساختاری ناشی از فعالیت هنری
مطالعات تصویربرداری عصبی نشان دادهاند که تمرین منظم هنرهای مختلف میتواند باعث تغییرات فیزیکی قابل اندازهگیری در مغز شود. بهعنوان مثال:
نوازندگان موسیقی دارای حجم بیشتری در جسم پینهای هستند که دو نیمکره مغز را به هم متصل میکند. این افزایش ارتباط بین نیمکرهها به نوازندگان کمک میکند تا اطلاعات حسی، حرکتی و شنیداری را به صورت همزمان و با هماهنگی بیشتری پردازش کنند.