من و تو دور شدیم اینقدر چرا از هم.
غریبه با هم، دشمن به هم، جدا از هم.
✔
اگر به هم نرسیدیم بیخیال شدیم
ولی جدا که نکردیم راه را از هم.
✔
که بر نگردی و دیگر نگاه هم نکنی
بپاشی اول بازی زمینه را از هم.
✔
تمام این همه مثل کلاف سر در گم
ولی به سادگی قهر بچهها از هم.
✔
تو هم شکستهای و مثل من پر از زخمی
چه شد؟ من و تو به هم خوردهایم یا از هم.
✔
اگر قبول نداری نگاه کن به عقب
جدا شده جایی رد پای ما از هم.
✔
چه در میانهی این راه اتفاق افتاد
فرار کرد خطوط دو رد پا از هم.