s شعر در مورد توفان :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر در مورد توفان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس!
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس!


تخته ی دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشار توفانم بپرس!


در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را می گویم از آیینه ی جانم بپرس!


آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس!


پرده در پرده همه خنیاگر عشق تو ام
شور و شوقم را از آوازی که می خوانم بپرس!


در تب عشق تو می سوزد چراغ هستی ام
سوزشم را اینک از اشعار سوزانم بپرس!


جز خیالت هیچ شمعی در شبستانم نسوخت
باری از شعر ار نپرسی از شبستانم بپرس!
حسین منزوی

نقد این غزل زیبا:

غزل حسین منزوی از زیبایی و عمق ویژه‌ای برخوردار است و به خوبی به نمایش گذاشته شده که شامل مضامین عاشقانه و تأملات عمیق است. در نقد این غزل، به تحلیل محتوایی، زبانی و تکنیکی آن می‌پردازیم:

محتوا و معنا: 

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

تاوان این ترانه بگو انتظار نیست؟
این امتحان سخت من از روزگار نیست؟


تلخ است بی تو طعم تمام ترانه ها
رفتن همیشه چاره ی درمان یار نیست.


توفان بگو دوباره مرا مبتلا کند
این ابتلا به ساحت توفان، قمار نیست.


لبخند بی قواره ی این روزگار سرد
با انحنای چشم ترم سازگار نیست.


پاییز چشم های تو را قاب کرده ام
آخر به فصل های زمین اعتبار نیست.


می خواهمت که با همه دیوانگی هنوز
پای تو مانده ام، چه کنم اختیار نیست.

فاطمه یاوری

  • بهرام بهرامی حصاری