s شعر در مورد آتش :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر در مورد آتش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس!
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس!


تخته ی دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشار توفانم بپرس!


در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را می گویم از آیینه ی جانم بپرس!


آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس!


پرده در پرده همه خنیاگر عشق تو ام
شور و شوقم را از آوازی که می خوانم بپرس!


در تب عشق تو می سوزد چراغ هستی ام
سوزشم را اینک از اشعار سوزانم بپرس!


جز خیالت هیچ شمعی در شبستانم نسوخت
باری از شعر ار نپرسی از شبستانم بپرس!
حسین منزوی

نقد این غزل زیبا:

غزل حسین منزوی از زیبایی و عمق ویژه‌ای برخوردار است و به خوبی به نمایش گذاشته شده که شامل مضامین عاشقانه و تأملات عمیق است. در نقد این غزل، به تحلیل محتوایی، زبانی و تکنیکی آن می‌پردازیم:

محتوا و معنا: 

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست!
اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست!

✍✔
من در تو گشتم مرا در خود صدا می زنی
تا پاسخم را بشنوی پژواک سان ای دوست!

✍✔

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

سبزم نه از آن دست که گل باشم وباغی
گلدان ترک خورده ای و کنج اتاقی

✍✍

دی شیخ چراغی به کف آورد و طلب کرد

انسان ومن امروز به دنبال چراغی

✍✍

  • بهرام بهرامی حصاری