با زبان گریه از دنیا شکایت میکنم!
از لب خندان مردم نیز، حیرت میکنم!
✔
از گِلی دیگر مرا شاید پدید آوردهاند
در کنار دیگران احساس غربت میکنم!
✔
جان شیرین را فدای عشق کردم، خوب شد
من به هر کس دشمنم باشد محبت میکنم!
✔
سرگذشتم بس که غمگین است حتی سنگها
اشک میریزند تا از خویش صحبت میکنم!
✔
بهترین نعمت سکوت است و من ِ بیهمزبان
با زبان واکردنم کفران نعمت میکنم.!