s بیدل دهلوی: غزل شمارهٔ ۳۸۸ از خامشی مپرس و ز گفتار عندلیب! :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیدل دهلوی: غزل شمارهٔ ۳۸۸ از خامشی مپرس و ز گفتار عندلیب!» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

غزل شمارهٔ ۳۸۸

از خامشی مپرس و ز گفتار عندلیب
صد غنچه و گل است به منقار عندلیب

دارم دلی به سینه ز داغ خیال دوست
طراح آشیانهٔ گلزار عندلیب

نامحرمی که از ادب عشق غافل است
دارد اهانت گل از انکسار عندلیب

بی‌یار، جای یار نشان قیامت است
با باغ در خزان نافتد کار عندلیب

دردسر تظلم الفت کجا برد
گر زبر بال هم ندهد بار عندلیب

از دور باش غیرت خوبان حذر کنید
گل خارها نشانده به آزار عندلیب

آیین دلبری به چه رنگش نشان دهند
شاخ گلی که نیست قفس‌وار عندلیب

بوی گلم برون چمن داغ می‌کند
از ناله‌های در پس دیوار عندلیب

من نیز بی‌هوس نیستم اما نداد عشق
پروانه را دماغ سر و کار عندلیب

شاید نصیب دردی از اهل وفا برم
بستم دل دو نیم به منقار عندلیب

بالین خواب گل همه رنگ شکسته بود
آه از ندامت پر بیکار عندلیب

بیدل، بهار عشرت عشاق ناله است
امسال نیز می‌گذرد، پار عندلیب

بیدل دهلوی

  • بهرام بهرامی حصاری