نظریه تجزیه منطقی راسل (به انگلیسی: Logical Atomism) یکی از نظریات مهم در فلسفه منطق و زبان است که توسط برتراند راسل در اوایل قرن بیستم مطرح شد. این نظریه بر این اساس استوار است که زبان و واقعیت به نوعی ساختار منطقی ساده و بنیادی دارند و میتوانیم واقعیت را به واحدهای کوچکتر و بنیادی تجزیه کنیم.
اصول اصلی نظریه تجزیه منطقی راسل عبارتند از:
واحدهای بنیادی واقعیت: راسل معتقد بود که واقعیت از مولکولهای منطقی (آتمهای منطقی) تشکیل شده است که این مولکولها همان اجزای بنیادین یا امور ساده و غیر قابل تجزیه هستند. این مولکولها میتوانند ویژگیها یا رویدادهایی باشند که به طور مستقل از یکدیگر وجود دارند.
زبان و واقعیت: راسل بر این باور بود که زبان باید به گونهای ساختار یافته باشد که بتواند به طور دقیق و غیر مبهم این واحدهای منطقی را بیان کند. بنابراین، زبان باید منعطف و قادر به تجزیه و تحلیل دقیق حقیقتهای بنیادی باشد.
نظریهی جملات: راسل در نظریه تجزیه منطقی خود معتقد بود که جملات زبان باید به گونهای تجزیه شوند که مفاهیم آنها قابل تحلیل منطقی و تشکیل واحدهای سادهتری باشند. بنابراین، جملات پیچیده میتوانند به مجموعهای از جملات سادهتر و مشخصتر تجزیه شوند که بیانگر بخشهای مختلف واقعیت هستند.