حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم.
آخ... تا میبینمت یک جور دیگر میشوم.
✔
با تو حس شعر در من بیشتر گل میکند
یاسم و باران که میبارد معطر میشوم.
✔
در لباس آبی از من بیشتر دل میبری
آسمان وقتی که میپوشی کبوتر میشوم.
✔
آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو
میتوانم مایهی ـ گهگاهـ دلگرمی شوم.
✔
میل، میل توست، امّا بی تو باور کن که من
در هجوم بادهای سخت، پرپر میشوم.
نقد شعر: غزل زیبای مهدی فرجی که به زیبایی دنیای عاشقانه و درونی شاعر را به تصویر میکشد، هم جاندار و پرمایه است و هم روان و ساده. در این شعر، شاعر از رابطه عاشقانهای صحبت میکند که در آن، «تو» به عنوان معشوق، نه تنها جان شاعر را بلکه دنیای ذهنی و روحی او را دگرگون میکند.
در نخستین بیت، شاعر بیان میکند که حال او خوب است، اما در کنار معشوقش بهتر میشود. این «بهتر شدن» به نوعی اشاره به تحول درونی است که در حضور معشوق رخ میدهد: «آخ... تا میبینمت یک جور دیگر میشوم». این تغییر ممکن است از نظر عاطفی و روانی باشد، زیرا معشوق نه تنها روح و جسم شاعر را تسخیر کرده، بلکه او را به دنیای جدیدی وارد میکند. این نوع تصویرسازی، در عین سادگی، عمق و زیبایی خاصی دارد.
در بیت بعدی، شاعر به شدت به تأثیر معشوق بر روح و جان خود اشاره میکند: «با تو حس شعر در من بیشتر گل میکند». اینجا شاعر نشان میدهد که حضور معشوق در زندگیاش باعث رشد و شکوفایی احساسات و افکارش میشود. این بیت نشاندهنده پیوند عمیق و تکاملی است که بین عاشق و معشوق برقرار است؛ همانطور که گل یاس و باران در کنار هم، فضای زندگی را معطر میکنند، معشوق نیز دنیای شاعر را سرشار از زیبایی و احساس میسازد.
بیت سوم تصاویری شاعرانه و خاص از دلباختگی و تحسین معشوق به دست میدهد: «در لباس آبی از من بیشتر دل میبری»، و در ادامه آن، به آسمانی که معشوق در آن قرار دارد، اشاره میکند و میگوید: «آسمان وقتی که میپوشی کبوتر میشوم». این تصویرسازی نشاندهنده احساس آزادی و سبکبالی است که شاعر در کنار معشوق تجربه میکند. کبوتر معمولاً نماد صلح و آزادی است، و این انتخاب کلمات، دلالت بر آسمانی از عشق و آرامش دارد که در کنار معشوق به دست میآید.
در بیت چهارم، شاعر از استحکام و پایبندی به معشوق سخن میگوید: «آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو». اینجا شاعر نشان میدهد که عشق او به معشوق چنان است که حاضر است در سختترین شرایط نیز به او وفادار بماند و از او حمایت کند. این وفاداری و استقامت، از ویژگیهای مهم شعرهای مهدی فرجی است که توانسته در عین بیان احساسات عمیق و صادقانه، قدرت و استحکام روابط انسانی را نیز در دل کلمات بگنجاند.
در نهایت، در بیت آخر، شاعر به نیاز درونی خود به معشوق اشاره میکند: «میل، میل توست، امّا بی تو باور کن که من در هجوم بادهای سخت، پرپر میشوم». اینجا میل به معشوق از یک نیاز طبیعی به یک ضرورت حیاتی تبدیل میشود. شاعر در اینجا از حالت بیپناهی و ضعف بدون معشوق سخن میگوید، به گونهای که در نبود او، همانند پرندهای در مقابل بادهای سخت، در معرض آسیب و شکست قرار میگیرد.
در مجموع، شعر مهدی فرجی نه تنها از نظر احساسی غنی و پرمحتواست، بلکه در عین روانی و سادگی، تصاویر جدید و منحصر به فردی را خلق میکند. او با استفاده از زبان ساده، احساسات پیچیده و درونی عاشقانه را به تصویر میکشد، و همین موضوع باعث میشود که شعرهای او همزمان به دلنشینی و تاثیرگذاری برسند.