مگو خود را کنار دیگران تنها نمی بینی؟
تو تنهایی، فقط تنهایی خود را نمی بینی؟
✔✔
رفیقا! شادمانی های عالم جاودانی نیست
مگر اندوه را در خنده ی گل ها نمی بینی؟
✔✔
اگر نامی ز خسرو ماند از افسون شیرین بود
به غیر از عشق اکسیری در این دنیا نمی بینی!
✔✔
کجا این حسن بی اندازه در تصویر می گنجد
تو از عکس خودت زیباتری امّا نمی بینی!
✔✔
به جای دیدن آیینه ها در چشم ما بنگر
بدی از چشم خود می بینی و از ما نمی بینی!
✔✔
شدی در چشم هایش خیره ای دل! سادگی کردی
از این پس هیچکس را غیر از او زیبا نمی بینی
فاضل نظری
غزل فوق به خوبی احساسات عمیق و تفکرات شاعر را دربارهی تنهایی، عشق و زیبایی به تصویر میکشد.
1. محتوا و معنا: