🌈 داستان پیدایش رنگها
از تاریکی کیهانی تا چشم انسان
🔭 بخش اول: آغاز بیرنگِ هستی
در ابتدای آفرینش کیهان — همان لحظهای که ما آن را "انفجار بزرگ" (Big Bang) مینامیم — چیزی بهنام رنگ وجود نداشت.
جهان پر از انرژی خالص، ذرات بنیادی و پرتوهای بدون گیرنده بود.
نه چشمی بود که ببیند، نه سطحی که نور را بازتاب دهد.
حتی نور قابل دیدن (محدودهای که امروز به آن میگوییم طیف مرئی) تا زمانی بعد از پیدایش نخستین اتمها معنا نداشت.
در آن دوران، جهان گرم، متراکم و یکنواخت بود — رنگ در جهانی که تنها نور فروسرخ و پرتوهای گاما داشت، بیمعنا بود.
☀️ بخش دوم: نور از تاریکی زاده شد
پس از چند صد هزار سال، با کاهش دمای کیهان، اتمها شکل گرفتند، و برای اولین بار نور توانست آزادانه حرکت کند.
این را «عصر واپاشی» یا Recombination Epoch مینامند.
نورهای آزادشده در آن زمان، پایههای نخستین «رنگ» را بنا گذاشتند.
اما هنوز هیچچیز نبود که این نور را بازتاب دهد یا جذب کند.
تا وقتی مادههای پیچیدهتر مانند ستارهها شکل نگرفتند، هنوز خبری از بازی رنگها نبود.