ضربالمثلها بخش مهمی از فرهنگ هر جامعه را تشکیل میدهند و هر کدام با حکمت و تجربهای که در طول نسلها منتقل شده، به ما کمک میکنند تا به پیچیدگیهای زندگی بهتر پی ببریم. در میان این مثلها، مجموعهای از آنها وجود دارند که به طور خاص به روابط میان پیر، جوان و بچه پرداختهاند. این ضربالمثلها نه تنها نشاندهنده تفاوتها و شباهتهای این سه نسل است، بلکه درک بهتری از نگاه جامعه به ارزشها، تجربیات و چالشهای مختلف هر یک از این گروهها را به ما ارائه میدهند. در این مقاله، قصد داریم به برخی از مهمترین ضربالمثلها در ارتباط با این سه گروه توجه کنیم و دلایل و معانی پنهان آنها را بررسی نماییم.
-
آرزو بر جوانان عیب نیست
- معنی: داشتن آرزو و آرمان برای جوانان ایرادی ندارد. این ضربالمثل به این اشاره دارد که جوانان حق دارند آرزوهای بزرگ داشته باشند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. در حقیقت، آرزو داشتن بخشی از دوران جوانی است.
-
جوانی کجائی که یادت بخیر
- معنی: این جمله به حسرت و افسوس از گذشت زمان اشاره دارد. گوینده در واقع به دوران جوانی خود یا جوانی دیگری فکر کرده و از آن زمان با نوستالژی یاد میکند.
-
در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خدا پرستی؟
- معنی: این ضربالمثل به این اشاره دارد که جوانان در دوران جوانی بیشتر به لذتهای دنیوی توجه دارند و در پیری نیرویی ندارند. و انسان برای مساله ای مثل عبادت اهمیتی قائل نمی شود.
-
زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست
- معنی: این ضربالمثل به این نکته اشاره دارد که اگر کسی خیلی زرنگ و متکبر باشد، ممکن است از سوی بدخواهان یا کسانی که حسود هستند، آسیب ببیند یا در معرض خطر قرار گیرد. به طور کلی، این جمله هشدار میدهد که نبوغ یا تیزهوشی بیش از حد، ممکن است عواقب منفی برای فرد به همراه داشته باشد.
-
زن جوان را تیری به پهلو نشیند به که پیری
- معنی: این ضربالمثل اشاره به این دارد که برای یک زن جوان تیر خوردن در پهلویش بهتر از این است که در کنار او یک پیر باشد.
-
طمع زیاد مایه جونم مرگی (جوانمرگی) است
- معنی: این ضربالمثل به خطرات طمع و آرزوهای بیپایان اشاره دارد. فردی که به دنبال زیادتر از حد نیاز خود است، ممکن است در این راه به مشکلات بزرگی برخورد کند و حتی جان خود را از دست بدهد.
-
گوشت جوان لب طاقچه است
- معنی: این ضربالمثل به جوانان اشاره دارد که به دلیل بیتجربگی و عجول بودن، معمولاً در معرض خطر و آسیب هستند.
-
نه پیر را برای خر خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن
- معنی: این ضربالمثل به این نکته اشاره دارد که افراد پیر برای کارهای سخت و فیزیکی مثل خریدن خر مناسب نیستند، چرا که توانایی بدنی ندارند، و افراد جوان هم به دلیل نداشتن تجربه و بلوغ کافی، در انتخابهای مهم مانند ازدواج ممکن است تصمیمات عجولانه و اشتباه بگیرند. این جمله از کمتجربگی پیر و جوان در موقعیتهای خاص سخن میگوید.
-
عشق پیری گر بجنبد سر به رسوائی زند
- معنی: این ضربالمثل اشاره دارد به اینکه در سنین بالا، افراد ممکن است دچار اشتباهات احساسی و عاشقانه شوند که میتواند منجر به رسوائی و بدنامی آنها شود. این اتفاقات معمولاً به دلیل ناتوانی در کنترل احساسات و تصمیمات در این سنین است.
بچه سر پیری زنگوله پای تابوته
- معنی: این ضربالمثل به این اشاره دارد که بچهای که در دوران پیری به دنیا میآید، معمولاً نتایج خوبی برای والدین نخواهد داشت. والدین در این سن به دلیل نزدیک بودن به مرگ، نمیتوانند از زندگی کودک بهرهمند شوند و نمیتوانند برای آینده او برنامهریزی کنند.
- در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خدا پرستی؟
- معنی: این ضربالمثل به نقد انسانهایی میپردازد که در دوران جوانی در پی لذتهای دنیوی هستند و در دوران پیری سست و ناتوان هستند. و خدا پرستی در هیچکدام از این دو زمان از انسان سر نمی زند.
- سر پیری و معرکه گیری
- معنی: این ضربالمثل به کسانی اشاره دارد که در سنین بالا و پیری، کارهایی میکنند که مناسب سن و سال آنها نیست و از خود توقعات یا رفتارهایی دارند که به سنشان نمیآید. این افراد ممکن است به دنبال کارهای هیجانانگیز و پرخطر بروند که به دلیل ناتوانیهای جسمی و روانی در این سنین، به آنها آسیب میزند.
- درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی - جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
- معنی: این بیت از نظیری نیشابوری به این اشاره دارد که اگر انسان در دل خود محبت و ادب داشته باشد، میتواند سختترین کارها را با دلسوزی و مهربانی انجام دهد. حتی اگر یک کودک سرسخت و فراری باشد، محبت و توجه قادر است او را به مکتب بیاورد و تحت تأثیر قرار دهد.
- نرمی ز حد مبر که چو دندان مار ریخت - هر طفل نی سوار کند تازیانه اش!
- معنی: این ضربالمثل از صائب تبریزی به این اشاره دارد که نباید در تربیت کودک یا دیگران زیاد نرم و ملایم باشیم. نرمی بیش از حد میتواند موجب شود که فرد کنترل خود را از دست بدهد، مانند دندان مار که وقتی ریخت، دیگر به هیچ چیز اهمیت نمیدهد. در نتیجه، تربیت باید همراه با تعادل و سختگیری مناسب باشد.
- از خودت گذشته، خدا عقلی به بچهها بده
- معنی: این ضرب المثل یک دعا و آرزوی خیر توام با توهین به مخاطب است. یعنی مگر این که فرزندان یکی صاحب شعور و عقل باشند وگرنه فرد مورد نظر قابل هدایت و درست شدن نیست!
- اگه دعای بچهها اثر داشت، یک معلم زنده نمیموند
- معنی: این ضرب المثل به این معناست که دعا و آرزو به راحتی اثر نمی کند.
- بچه سر پیری زنگوله پای تابوته
- معنی: این ضربالمثل دوباره به موضوع بچهای اشاره دارد که در دوران پیری به دنیا میآید و به دلیل نزدیکی والدین به مرگ، فایدهای برای آنها نخواهد داشت. بچه در این دوران نه تنها فرصت رشد همراه والدین را ندارد، بلکه از آنجا که والدین عمر زیادی ندارند، نمیتوانند به درستی از او مراقبت کنند.
- بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد
- معنی: این ضربالمثل به بدشانسی و اتفاقات غیرمنتظره اشاره دارد.
19. بلبل هفت تا بچه میذاره، شیش تاش سوسکه، یکیش بلبل
(کنایه از بدشانس بودن): این مثل به وضعیتی اشاره دارد که فرد تلاش زیادی میکند ولی در نهایت بیشتر تلاشها و زحماتش بیثمر میماند و نتیجه نهایی خوب و دلخواه نمیشود. مثلًا یک فرد ممکن است در زندگی خود کارهای زیادی انجام دهد ولی نتایج منفی یا کمتر از انتظاری بدست آورد.20. تا کرکس بچه دار شد، مردار سیر نخورد
(کنایه از اینکه داشتن فرزند توام با سختیها برای سیر کردن و نگهداری از آنهاست): این مثل اشاره دارد به اینکه مسئولیتهای فرزنددار شدن همراه با مشکلات و دشواریهای زیاد است. فرد وقتی بچه دار میشود، باید با مشکلات و سختیها روبهرو شود و توقع نداشته باشد که همه چیز راحت و بیدردسر باشد.21. جا تره و بچه نیست
(کنایه از این که چیزی که معمولاً بستر و ظرف است در جای خود باقی است ولی اصل کاری که مهم است ناپدید شده است): این مثل به وضعیتی اشاره دارد که ظاهراً همه چیز درست و مرتب است، اما اصل موضوع یا چیز مهم در دسترس یا در وضعیت مناسب قرار ندارد. یعنی چیزی که باید در جای اصلی خودش باشد، نیست.22. خاله سوسکه به بچهاش میگه: قربون دست و پای بلوریت
(وقتی یکی از فرزند خود تعریف و ستایش میکند در حالی که مادر و فرزند افراد مهمی نیستند و چیزی هم برای تعریف و ستایش و فخر فروشی ندارند): این مثل به طور طنزآمیز اشاره به موقعیتی دارد که فردی بدون داشتن دستاورد یا ویژگی خاصی در تلاش است که از خودش فخر فروشی کند یا در تعریف از فرزند خود زیادهروی میکند.23. خرس، تخم میکنه یا بچه؟ از این دم بریده هر چی بگی برمیاد
(کنایه از این که بعضی آدمها ویژگی ثابت و قابل اعتمادی ندارند و ممکن است به هر رنگی در آیند): این مثل برای توصیف افرادی است که رفتار یا ویژگی ثابت و مشخصی ندارند و هر لحظه میتوانند تغییر کنند یا تصمیمات غیرمنتظره بگیرند.24. دو خروس بچه از یک مرغ پیدا میشوند، یکی ترکی میخونه یکی فارسی
(معنی این ضرب المثل این است که گاه نتایج متفاوت یا متضاد از یک عامل واحد به وجود می آید.)
سوسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله
(کنایه از این که برای رسیدن به هدف، باید تلاشهای زیادی انجام بشود تا یکی از آنها به ثمر برسد): این مثل به این معناست که موفقیت در پی کوششهای مداوم و متعدد به دست میآید، حتی اگر نتیجهگیری به نظر دشوار یا زمانبر باشد.
صد تومن میدم که بچهام یک شب بیرون نخوابه وقتی خوابید، چه یک شب چه هزار شب
(شبیه ضربالمثل "آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب"): وقتی اتفاقی ناخوشایند رخ میدهد، دیگر تعداد دفعات وقوع آن اهمیتی ندارد و فرد آن را پذیرفته است.کلاغ از وقتی بچهدار شد، شکم سیر به خود ندید
(کنایه از اینکه وقتی کسی بچهدار میشود، باید سختیها و رنجها را تحمل کند): مثل به مشکلات و دشواریهای زندگی والدین اشاره دارد که پس از بچهدار شدن، اغلب وقت و انرژی خود را صرف فرزندان میکنند.ماما که دو تا شد، سر بچه کج در میآد
(یعنی در بعضی امور باید یک نفر تصمیمگیر باشد تا کار درست انجام بشود): وقتی دو نفر در یک موضوع دخالت کنند، تصمیمگیری مشکل و نتیجه نادرست میشود.
- ۰۳/۰۹/۱۱